یه روز یه بابایی پسرش فارغ التحصیل میشه. هیچی هم بارش نبوده.

زنگ میزنه به پارتیش میگه : دمت گرم واسه پسرم یه شغلی پیدا کن.


پارتیه میگه : میخوای سفیرش کنم؟

باباهه میگه : نه بابا اون خیلی زیاده


پارتیه میگه : میخوای وزیرش کنم ؟

باباهه میگه : اوووووووف نه.


پارتیه میگه: میخوای نماینده مجلسش کنم؟ 

باباهه میگه: نه بابا زیادشه! 


پارتیه میگه: میخوای فرماندارش کنم ؟

باباهه میگه : نه بابا یه جایی معلمی چیزیش کن


پارتیه میگه : شرمنده اون دیگه سواد میخواد.!!!

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها